«بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود، ما از مرگ نمی ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را می کشید.»

محمدرضا آوینی / پایگاه خبری فریاد شرق

چه کرده ایم که در منطقه چنین آماج هجوم دشمنان قرار گرفته ایم؟مگر ما چه خواسته ایم که یک دنیا به جنگ ما برخواسته است؟چرا این فریاد پیر جماران اکنون بیشتر به گوش می رسد : «بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود، ما از مرگ نمی ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را می کشید.»مگر ما مستحق کشته شدن هستیم؟مگر انسانیت ما و فرزندان مان با دیگر مردمان دنیا فرق دارد؟مگر نه این است که گفته اند: برای ظلم نیاز به قدرت است و الا برای انجام کار خوب و حق محبت کافی است؟واقعا چه تعارض فاحشی بین این دو دیدگاه چشم نوازی می کند!! اگر ما حق می گوییم چرا محبت کافی نیست؟اگر حق با ماست چرا کشته شویم؟تصور کنید در یک جنگل قرار دارید و در آن کلبه ای زیبا ساخته اید و به زندگی خود ادامه می دهید به قطع تمام خواسته های خودتان را اگر قرن ها پیش بود به سبک سرخپوستان می توانستید خودتان تهیه کنید، اما اکنون باید برای تهیه بعضی نیازمندی ها به خارج منطقه امن خود دست دراز کنید و این است قانون انکار ناپذیر نیازمندی، اما اگر از قسمتی از جنگل که گاهی نیازهای خودتان را از آن تهیه می کنید به شما هجوم آورده شود از این تهاجم بخاطر این نیازمند بودن چشم پوشی میکنید؟اگر گروه مهاجم بعد از حمله های مکرر  از لحاظ جغرافیایی به شما نزدیک شود ، شما در همان مکان هایی که دشمن نزدیک شده با او به مخاصمه برنمی خیزید ؟آیا منتظر می شوید به شما حمله کنند و شما هیچ نگویید؟یقینا عقل حکم می کند تا قبل از ورود به منطقه امن شما دشمن را بترسانید. در اینجا آیا غیر از این است که حق با شماست؟ آیا می توانید فقط با محبت و بدون سلاح به جنگ دشمنی که بویی از انسانیت نبرده و فقط منافع خودش را ملاک می داند بروید؟آیا در این دفاع از حریم ،ریخته شدن خون اشتباه است؟ ما در جنگل دنیا قرار داریم و چون در این جنگل کسانی هستند که به انسانیت پایبند نیستند آری انسان بودن و انسانیت ما از نوعی دیگر است که با انسانیت همه مردم دنیا فرق دارد.انسانیت ما آمیخته با حیثیت ماست، حاضریم خونمان ریخته شود و بسان سلطان در جنگل خودمان قطعه قطعه شویم اما نگذاریم در قلمرو ما شغالان و روبهان حاکم شوند.آری هر چیز بهاء و قیمتی دارد و بهاء حیثیت خون است.این است تفاوت انسانیت ما با کسانی که از انسانیت فقط نامش را یدک می کشند.

لینک کوتاه :

ثبت دیدگاه

0 در انتظار بررسی : 0


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

طراحی و برنامه نویسی: وبکاری