بند کفش هایشان را سفت می بندند، مبادا لحظه ای را از قلم بیاندازند...

دلنوشته ای با یاد تمام خبرنگاران شهید در غزه

کاظم شیبانی / پایگاه خبری فریاد شرق

صوت دلنوشته قاصدک ها

بند کفش هایشان را سفت می بندند، مبادا لحظه ای را از قلم بیاندازند

مبادا ثانیه ای برای روشنگری از قاب دوربینشان جا بماند

می دوند نه در پی لقمه ای نان و حب ریاست

می دوند برای خلق حماسه ای جاودانه

می دوند و یک به یک بر زمین می افتند و ناجوانمردانه در خون خویش می غلتند

کمی دوردست تر در سرزمین قبله نخستین

سرزمینی که توسط سنگدلان قتلگاه کودکان و زنان بی گناه شده است

سرزمینی که تا نفس دارد عاشق مقاومت است و سربلند

آری قاصدک ها بر زمین می افتند تا مبادا کسی بگوید قاصدک هان چه خبر؟ از چه سخن می گویی؟

در میان سکوت ها و هیاهوها بی هیچ ادعایی با لبخندی پیکر غرق به خونشان بر زمین بوسه می زند

زمین را خون فرا می گیرد و قیامتی بر پا می شود در قرن صلح مجازی ها

حقیقت خون بار است و تلخ، در قاب تصویر آنان که دیگر نیستند اما تصاویری که ثبت کرده اند بی شک دنیایی را بیدار خواهد کرد

دنیایی که هیچ ترس و دسیسه ای جلودارش نخواهد بود

دنیایی که از کودکانی سخن می گوید که به جای بازی با هم سن و سال های خود در سوگشان اشک می ریزند و وصیت نامه می نویسند

دنیایی که دیگر در آن حق وتو جایی ندارد

آری تمام این لحظات را ثبت می کنند به یادگار

یادگاری برای انسانیت و بیداری

یادگاری که در نبودشان فریاد می زند حضورشان را.

 

#غزه
#خبرنگاران_شهید

لینک کوتاه :

ثبت دیدگاه

0 در انتظار بررسی : 0


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

طراحی و برنامه نویسی: وبکاری