در مظلومیت قلم همین بس که خبرنویسانی چون...

(به بهانه حرف های یک طرفه و تخریب گونه برخی خبرنگاران حاضر در برنامه تقدیر از خبرنگاران منطقه ترشیز در کاشمر)

پایگاه خبری فریاد شرق

هفدهم مردادماه امسال هم همچون سال های قبل گذشت. گذشت و بسیار غم بر غم های دلم افزوده شد. نمی خواستم سفره دل باز کنم و دوست داشتم سکوت سنگین تر از فریادم را در گلو بفشارم و تا می توانم بر نگرش برخی خبرنویسان مدعی و قلم بگریم.

بر قلمی که خداوند بر آن قسم یادکرده و معجزه پیامبر آخرالزمان از ثمرات اوست، ای قلم چه جایگاه عظیمی داری، افسوس که گاهی به دست افرادی سپرده می شوی که حتی سواد و آگاهی استفاده از تو را ندارند و بخاطر نَفسِ شان احترامت را نگه نمی دارند!!!

به راستی از کجای این سفره هزار مشکل باید گفت؟؟ از اینکه بسیاری ارزش و قدرت توانایی تو را نمی دانند و در تصورشان نیز جای ندارد که چه کارهایی می شود با تو انجام داد یا از اینکه گروهی تو را ارزان می فروشند و برای بی ارزشی مادی و گذرا، سخنانی را برای نورچشمی های موقتی خود صابون می زنند آنهم نه برای نفع مردم و جامعه ای که در آن زندگی می کنند.

از تو مایه می گذارند و قلم فرسایی می کنند، تو را به مسلخ کذب گویی برده و سعی دارند با کتمان حقایق در حق تو و مطالبه گری تو جفا کنند و در ریل باطل قرارت دهند!!! بارها با آن ها از مطالبه گری و درخواست نیازهای به حق مردم گفتیم، از گوشزد کردن کارهای مانده بر زمین و کم کاری مسئولان مربوطه اما نخواستند قلم هایشان را مردمی کنند و از درد مردم بنویسند حتی گاهی گستاخانه گفتند باید دردها و کم کاری ها را به صورت نامحسوس و آهسته به مسئولان گفت، اما حال که در مراسمی چیزی عایدشان نشده جز سوغاتی که همانند خبرهایشان است، قلمشان را به ظاهر سوی نقد و مطالبه گری برده اند؟ آنهم بسیار مغرضانه و تخریب گونه.

اُف بر شما و بر تفکر اشتباه و پر عیب تان. اُف بر شما که با دیدن این همه مشکل و کم کاری ها زحمت بازگو کردنشان را به خود نمی دهید اما برای هدیه ای مختصر اینگونه قلم تخریب به دست گرفته اید و دم از انتقاد و مطالبه گری می زنید. بی شک همان قدر که شما خبرهایتان را به مردم منطقه خویش و دردها و بی شمار کمبود اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری، ورزشی و... زندگی هایشان اختصاص داده اید، آن ها نیز به همین اندازه تحویل تان گرفته اند شاید به شما نیز کمی بربخورد و به جای بیان انتقادات درگوشی و نامحسوس مطالبه گری و انتقال کم کاری ها را به معنای واقعی خود، درست همانگونه که از یک خبرنگار واقعی انتظار می رود منعکس و پیگیری کنید.

اکنون نیز بهتر است لحظه ای تفکر خویش را عینیت بخشید و تا دیر نشده درک کنید که راهتان بیراهه است.

سوگند به این آیه الهی، «نون والقلم و ما یسطرون» شاید گذرا، جامعه را از قدرت اصلاح قلم خسته کنید اما به یقین تنها خودتان را خسته می کنید.

ای قلم، ای خورشید مطالبه گری و ای توتم اهل معرفت، می دانم که روزی پایان زمستان مظلومیتت فرا خواهد رسید و کسانی که در لباس مسئولیت، مطالبه گر، خبرنگار، فعال فرهنگی و هنری، نویسنده و هزاران عنوان مرتبط با تو، جوهر تو را همانند جوهر ذات خودشان به بهای دنیایی فروخته و می فروشند رو سیاه خواهند شد...

به امید آن روز در سایه سار لطف خداوند صاحب قلم و بزرگ رسوا کنندگان بی عمل...

لینک کوتاه :

ثبت دیدگاه

0 در انتظار بررسی : 0


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

طراحی و برنامه نویسی: وبکاری