وقتی بردسکن را پایتخت مدعیان می خوانیم به عده ای بر می خورد و اخم هایشان را درهم فرو می برند تا جرات و جسارت گفتن را از مطالبه گران بگیرند...
پایگاه خبری فریاد شرق / کاظم شیبانی
وقتی بردسکن را پایتخت مدعیان می خوانیم به عده ای بر می خورد و اخم هایشان را درهم فرو می برند تا جرات و جسارت گفتن را از مطالبه گران بگیرند بی خبر از اینکه مطالبه گر بیدی نیست که در این بادها عنان از کف دهد و مرعوب رفتارشان گردد. پس بهتر است جای اینکه چشم گرد کنید و رگ گردن متورم سازید که ما کم کار نیستیم و همه ی کارهایمان صحیح و اصولی است اما دشمن داریم و این دشمنان بی جهت هر مطلبی را بزرگ می کنند بدانید وقتی اسپری دفع در دست می گیرید، دیدتان را محدود می سازید و می خواهید همه ی صداها و انتقادات را خفه کنید پس سخن از دشمن به میان آوردن تا حد زیادی گزاف است چرا که این کلمه که هنوز صحت وجودش اثبات نگردیده زاییده ذهن کم کار و بسته شماست.
برخی مدیران و روسای شهرستان باید بدانند نمی شود با حرف و ادعا و شلوغ کاری مدیریت کرد و باعث پیشرفت شد، آنان باید بدانند اگر مسئولیتی به آنها داده شده برای خدمت به مردم و ارتقا سطح جامعه است، نه خدمت به خودشان و اطرافیانشان و ارتقا سطح مشکلات شهرستان و مردمش.
این رو خوب در گوش هایتان فرو کنید که کار خبرنگار مطالبه گری است چرا که مطالبه گری اصولی فرهنگ سازی، پیشرفت و ترقی را به همراه می آورد و باعث دلگرمی مردم می شود. اما چه دردآور که تاکنون خبرنگاران به ظاهر فعال شهرستان نتوانستند این رسالت که بر دوششان سنگینی می کند را به شما انتقال دهند و به درستی به اجرایش بگذارند و اکنون که با مطالبه گری مواجه می شوید استخوان می فشارید و روی ترش می کنید و به جای پذیرفتن کم کاری های بی شمارتان به این و آن اَنگ دشمنی و غرض ورزی می زنید.
به خدایی که نامش ورد زبانتان است و در دل و خلوتتان نمی پرستیدش قسم شما شیفتگان تکیه بر صندلی ریاست هستید و بر این باورید تنها خودتان لایق هستید و این صندلی لرزان تا ابد ماندگار، حال او که اهل خدمت است نه از دست دادن پست برایش مهم است نه زمان مسئولیتش، چرا که تنها در پی انجام درست کارش و خدمت می باشد.
جالب این است که در برخی موارد شنیده شده است که مدیری گفته است این حرف ها را بچه نه ساله من هم می داند، آقا یا خانم مدیر ما منکر این نیستیم که این حرف ها را شخصی نمی داند، ما حرفمان این است وقتی بچه نه سال شما می داند به یقین شما هم می دانید اما دانستن شما با آن بچه از این جهت متفاوت است که او نمی تواند کاری انجام دهد و شما می توانید اما نمی خواهد در برخی موارد هم بیان می دارید که توانش را ندارید که این ناتوانی هم چاره دارد، استعفا و کناره گیری.
در نهایت باید گفت اگر به هر گوشه از شهرستان بردسکن که نگاه می اندازیم صدای مطالبه گری و درد می آید و کم کاری ها خودنمایی می کند، همه اش حاصل عدم کاربلدی و مدیریت بیشتر شما مدیران است، مدیرانی که خود را در قفس حزب و حزب بازی اسیر کرده اند و تنها چیزی که ندارند و در حرف هایشان مدام تکرار می کنند درد مردم و علاقه شان به خدمت است و بی نهایت دلخور می شوند از انتقاد و مطالبه گری صحیح چرا که برای پیشرفت و سازندگی شهرستان نیامده اند بلکه برای خودسازی و دیگرآزاری آمده اند.
