این شب ها نمایشی با محوریت شهادت خانم فاطمه زهرا(س) با نام یاس کبود علی(ع) با همکاری شهرداری و برخی بچه های مذهبی بردسکن در محل شهرداری روی صحنه می رود. دیشب مشتاقانه برای تماشای این نمایش به سالن شهرداری...
پایگاه خبری فریاد شرق / کاظم شیبانی
این شب ها نمایشی با محوریت شهادت خانم فاطمه زهرا(س) با نام یاس کبود علی(ع) با همکاری شهرداری و برخی بچه های مذهبی بردسکن در محل شهرداری روی صحنه می رود. دیشب مشتاقانه برای تماشای این نمایش به سالن شهرداری رفتم، آنچه از فعالان مذهبی انتظار می رود نظم است که گویا مهره ی گم شده دست اندرکاران این کار مثلاً نمایشی بود هر چند با توجه به سابقه شهر بردسکن نباید انتظار زیادی هم در رابطه با اجرای نظم و انضباط داشت و انتظارم در این مورد زیادی بود.
چیزی که دردناک و زننده بود مخاطبین دعوت شده بودند چرا که عمده ی تماشاگران از نظر سنی مخاطبین مناسبی برای نمایش نبودند و همین باعث شده بود مدام انتظامات سالن که احساس می شد تعدادشان از تماشاگران نیز بیشتر بود جایشان را تغییر دهند و بر سر و صدای سالن بیافزایند.
بلاخره با بیش از نیم ساعت تاخیر نمایش با اعلام چند باره بی صدا کردن گوشی ها و فلش نزدن دوربین ها هنگام عکاسی و دعوت شهرداری به تماشای کار شروع شد.
ماجرا قبل از رحلت پیامبر(ص) شروع و با بیان گرفتن انتقام از زبان آخرین معصوم(عج) خاتمه می یابد و در این بین تماشاگر با انواع روضه های احساسی و روایت هایی روبرو شده که بی شک او را با سوالات و شبهات بی پاسخ زیادی روبه رو می کند.
درباره کارگردانی و بازی بازیگران در این یادداشت هیچ نظری نمی دهم چرا که مفصل و تخصصی است و جلسه نقد و بررسی با حضور عوامل کار را می طلبد اما سخن درباره ی صوت های نامربوط و تکراری آزار دهنده هنگام اجرا بسیار است که از آن هم می گذرم.
دکور نامناسب و نامفهوم و بیشتر احساسی و هیئتی در چند صحنه از کار، تاریکی زیاد بین هر پرده ها، سردرگمی محسوس بازیگران روی صحنه، دیالوگ های بی ارزش، تکراری و فاقد تفکر و تامل، روایت نادرست و گاهاً تحریف شده اتفاقات تاریخی، مشخص نشدن حقانیت اهل بیت(ع) و چندین مورد دیگر هم اشکالات این روضه تصویری بود که به وضوح فریاد میزد پشت این کار تصویری نه کارشناس مذهبی بوده و نه منابع و ماخذ درستی و تنها استناد شده به سخنان روضه خوان های مذهبی و کوچه بازاری که برای یک اثر نمایشی شرم آور است.
در یک کلام باید بگویم، این کار نه قصه ای دارد و نه داستانی؟ به شدت حوصله سر بر است و فاقد ارزش هنری و در حقیقت یک روضه ی تصویری است تا اثر نمایشی و این هم عدم آشنایی نویسنده و کارگردان کار با اصولی نمایشی، کنش، صحنه، باور و سبک های اجرایی را می رساند، هم ضعف مسئولان هنری شهرستان را.
در انتها باید بگویم رفته بودم نمایش ببینم اما متاسفانه اشتباه رفته بودم و به جای سالن نمایش به مجلس روضه پاگذاشته بودم. هر چند گوش هایتان شنوا نیست اما بدانید با این دست به ظاهر نمایش ها آن هم تنها به نام ائمه(ع) با روایت سطحی، نادرست و بدون پاسخ به شبهات و تنها روضه وار و به قصد برانگیختن احساسات و آوردن اشک تماشاگر و فاقد کارشناس مذهبی، حق دارند علاقمندان و شیعیان اهل بیت(ع) بعد از مدتی از حقانیت فاصله بگیرند و در چاه عمیق شبهات که هر روز بیشتر و کارشده تر از قبل مطرح می شوند غرق شوند. شاید اگر امام حسین(ع) با چنین روضه ای دم دستی و تهی از کارشناسی و بیان واقعیت ها و کم سوادی عمیق مذهبی ما مواجه می شد این بار در ابتدا بخاطر جهل ما و سپس مظلومیت معصومین(ع) و بی اساس بودن اغلب روایت های مطرح شده در این کار تصویری، مجدد شمشیرها را فرا می خواند تا او را در بر بگیرند.
البته ناگفته نماند همکاری و اتحاد شکل گرفته برای اجرای این کار تصویری نچندان فاخر و دلچسب از طرف برخی مسئولین و همشهریان و تلاش کارگردان در استفاده از نابازیگران حال به هر دلیل خود ستودنی است و امید می رود اینگونه همکاری و مساعدت مدیران و مسئولان شهرستان برای هنرمندان بومی نیز باشد. ضمن خداقوت به همه ی عوامل اجرایی این کار تصویری امیدوارم این کار آغازی برای به خود آمدن و تولید کارهای نمایشی فاخر و ارزنده در شهرستان بردسکن باشد، چرا که هم مردم و هم تقدس هنرهای نمایشی تشنه این مهم است.