به یاد سردار دل ها، حاج قاسم سیلمانی...

یادداشتی کوتاه به یاد سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی

پایگاه خبری فریاد شرق / کاظم شیبانی

به نام او که هر چه داریم و نداریم از اوست

قلم به دست شده ام اما ذهنم تهی گشته از حروف، آخر می دانی گاهی نوشتن هم دشوار می شود، آنگاه که بخواهی ایثاری را توصیف کنی که در قامت واژه ها نگنجد، بخواهی از فداکاری بگویی که واژه ها را اسیر فداکاریش کرده و جملات را به رقص در اقیانوس خون خویش واداشته است.

آری گاهی نوشتن و سخن گفتن بسیار دشوار است، آنگاه که با ثبت هر حرف الفبا اشک در چشمانت نقش ببند و بغضی سخت گلویت را بفشارد.

با تمام این سختی ها می خواهم با تو سخن بگویم آن هم در خلوتی دوستانه به صرف ایمان و ایثار، با تو که دیگر نیستی اما حضورت پررنگ تر از همیشه است.

عذر می خواهم اگر شکستگی جملاتم زیاد است و سوز کلماتم بسیار، البته شکوه ای بر سوز کلماتم نیست چرا که سوزش را از وجودی گرفته که آن را فدای خاک پاک میهنت کردی و از اخلاصی که خالصانه به آن ژرف بخشیدی.

البته باید به این حقیقت هم اعتراف کنم چرا که بیشتر از آنکه برای تو بنویسم برای خود می نویسم اما مبادا خودخواهی قلمداد کنی نوشته ام را، تو به آنچه می خواستی و ایمان داشتی رسیدی درست همانگونه که انتظارش را می کشیدی.

همانند همه ی آنان که به تو آموخته بودند باید بزرگ تر از وجود خاکیت شوی تا با آسمان پیوند خوری.

می نویسم و گونه تر می کنم تا مگر آرام شوم و در آرامشم راه شناخت تو را پیدا کنم، راهی که اصلاً سخت نیست و تنها و تنها از خودگذشتگی می خواهد و ایمان، از خودگذشتگی برای دیدار و هم آغوشی با واقعیت ها و ایمان برای پیوند خوردن با استحکامی الهی.

اکنون می توانم با جملاتی احساسی شعار دهم و عواطف را برانگیزم اما این را نمی خواهم و نخواهم خواست چرا که هیچ یک از شما رهروان راه الهی نخواستین، تنها و تنها می خواهم خود را بشناسم تا شناختم گره خورد به بهتر شناسی شما.

در انتها یک تقاضا آن هم عاجزانه،سردار آسمانی یا به قول خودت سرباز قاسم سلیمانی مرد میدان انسانیت و عبودیت شفاعت من پیش خدایمان یادت نرود، برایم بصیرت، رسیدن به هدف درست زندگی کردن و مرگ با عزت بخواه همین، که اگر میسر شود برایم کافیست.

"یا حق دیدار به قیامت"

لینک کوتاه :

ثبت دیدگاه

0 در انتظار بررسی : 0


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

طراحی و برنامه نویسی: وبکاری