به بهانه ایام خجسته پیروزی انقلاب اسلامی...
پایگاه خبری فریاد شرق / کاظم شیبانی
روزگاری بود که اصلاً حال و روزمان خوب و خوش نبود و کیفمان کوک نبود. سرزمین مان سفره استعمارگران بود و آسمان کشورمان پر از ابرهای تیره و بی روح. اوضاع بی نهایت بحرانی بود و جان به لب رسانده بود.
در این آشفته بازار همه یک صدا شدند تا کمر دیو را بشکنند و پشتش را با خاک آشنا سازند. با امید فراوان دل هایمان یکی شد و دست هایمان مشت تا خودمان سرنوشت خود را رقم بزنیم و به سوی آینده ای بهتر قدم برداریم.
برای رسیدن به آزادی و انقلاب خون دل ها خوردیم و نفس های گرم بسیاری را فدا کردیم. گل دادیم و گلوله گرفتیم و آنقدر گلوله ها را تاب آوردیم تا سرانجام توانستیم بر استعمار، ظلم و ستم، اختلاس، بی قانونی، دزدی، فساد، بی بندباری، تجاوز، ناحقی و صدها پلیدی دیگر غلبه کنیم و خاکمان را برای آباد سازی و پیشرفت در آغوش بگیریم.
پرچم مقدسمان را در آسمان آبی کشور عزیزمان برافراشتیم، بیگانه و منافق را بیرون کردیم و در جهت تحقق آزروهایمان قدم برداشتیم. اکنون سالها از آن روزها می گذرد، در گذر زمان تا به امروز سختی های بسیاری را متحمل شده ایم در دشوارترین چالش ها و آزمون ها عاشقانه و استوار پای خاک و انقلابمان ایستاده ایم و بی شک خواهیم ایستاد، بارها و بارها خم شدیم اما نشکستیم و ثابت کرده ایم که بیدی نیستیم که در بادها بلرزیم. چشم هایمان باز است، با افتخار بر خود می بالیم و با غرور اعلام می کنیم نه تنها در بسیاری موارد پیشرفت های چشمگیری داشته ایم بلکه خواهیم داشت.
اما این را هم باید پذیرفت که در موارد بسیاری نیز هنوز زیرساخت هایمان دچار مشکل است و عقب هستیم و این عقب بودن کاملاً محسوس بوده و زندگی بسیاری را تا مرز فلج کردن برده است، به طوری که دیگر امید از وجود بسیاری رخت بربسته، درد وجودشان را آزار می دهد و نسبت به خیلی چیزها بدگمان شده اند. امید است همانگونه که ما پیشرفت ها را می بینیم مسئولان نیز کمبودها را ببینند و درک کنند، شعارها و وعده ها را کنار بگذارند و بدانند برای چه انقلاب کرده ایم و پای انقلابمان ایستاده ایم. عزم خود را جزم کنند و کفش های آهنین به پا کنند برای رفع مشکلات و جبران عقب مانده گی ها، عقب ماندگی هایی که در برخی موارد به اندازه ی صدها سال می باشد. به معنای واقعی مردمی باشند، گوشی بی نهایت شنوا داشته باشند و چشمی بی نهایت بینا، میزان صبر خود را بالا برده و از همه مهم تر انتقاد پذیر باشند.
ختم کلام را می گویم و با وجدانتان تنهایتان می گذارم خودتان بگویید مگر انقلاب نکردیم تا انقلابمان را به دنیا صادر کنیم؟ دست نیازمندان را بگیرم و فقر را ریشه کن کنیم؟ سپر محکمی در برابر نابرابری ها و ظلم و ستم ها باشیم؟ جلوی مافیا، رانت، امتیازات، اختلاس، دزدی، فساد، عدم ثبات اقتصادی، اعتیاد، تورم، عدم آزادی بیان، عدم پیشرفت و شکوفایی علمی و هزاران هزار مورد دیگر را بگیریم؟ پس کجای مسیر را اشتباه رفته ایم و کم گذاشته ایم که فقرمان بیشتر شده است، اختلاس هایمان کمرشکن، قیمت هایمان ثانیه شمار، فساد برخی دستگاه های اجراییمان عادی، بی بندباری هایمان فراوان، بحران هایمان بی سابقه، وعده ها و دروغ هایمان بی نهایت و در یک کلام چرا حال و روز دلمان، کشورمان و اقتصادمان خوب نیست و قلب اکثرمان نرمال نمی تپد؟ چرا؟
دیگر ادامه نمی دهم چرا که دلسوزیم ممکن است آب از سرم بگذراند و کار دستم دهد. تنها می گویم سخن رهبری را ملاک قرار دهیم و بدانیم "انقلاب یک مجموعهای از ستارههای درخشان آرمانی را بالای سر ما قرار داده و ما را به حرکت و پرواز و جهش به سمت این نقاط نورانی دعوت کرده است. ما هم امتحان کردیم و دیدیم که می توانیم پرواز کنیم و این پرواز ممکن است."
پس بیایید برای ادامه ی پرواز و اوج گیری هر یک به اندازه ی توانمان فرهنگ نابمان را غنیمت بدانیم، بعد نگاهی مان را تغییر دهیم و دلسوز خاک اجدادی و هموطنانمان باشیم و باور کنیم از کارهای کوچک می شود خروجی های بزرگ گرفت.